الونگالونگ، هافبک کامرونی فصل پیش تیم پرسپولیس بهدلیل مصدومیت شانس خود را برای ادامه حضور در پرسپولیس از دست داد تا همراه محسن خلیلی نامشان از لیست این تیم خارج شود.
الونگ که در حالحاضر در ایران بهسر میبرد و مشغول مداوای خود است، منتظر افشین قطبی است تا با نظر او وضعیتش مشخص شود که به احتمال زیاد از لیست گزینههای عقد قرارداد با پرسپولیس خارج خواهد شد.الونگ طی دو فصل اخیر بارها مصدوم شده است
چند هفته بعد از نامه محمد علیآبادی به رئیسجمهور در اینباره که ریخت و پاش سایر تیمهای لیگ دست و پای استقلال و پرسپولیس را بسته است، نشان میدهد که مجتبی برای حضور در استقلال حدود 500 میلیون تومان درخواست کرده است که رقمی است نسبت به تواناییهای او. اما این پول خارج از سقف پرداختهای آبیهاست و تیم را بههم خواهد ریخت. در عین حال، مجتبی هم به آبیها یادآوری کرده که اگر آنها این پول را به وی نمیدهند تیمهای دیگری هستند که آمادهاند سر کیسه را شل کنند...
این دقیقا نقطه ضعف مجتبی جباری در مذاکره با استقلال خواهد بود. چراکه دیروز شنیدیم مسعود زریبافان رئیس مجمع استقلال و یکی از یاران نزدیک رئیسجمهوری منتظر است تا ببیند کدام تیم میتواند رقم پانصد میلیون تومان را به جباری پرداخت کند تا در صورت چنین اتفاقی فراتر از بحث ریاست مجمع خود در استقلال بهعنوان یکی از مشاوران ارشد رئیسجمهور با مدیران و مسئولانی که چنین ارقامی را در فوتبال ایران پرداخت میکنند، از طریق مراجع بالا برخورد کند. او به مدیران استقلال اطمینان خاطر داده که هیچ تیمی در ایران نمیتواند بنا بر دستور رئییسجمهور و ریاست سازمان تربیتبدنی چنین ارقامی را به بازیکنان فوتبال پرداخت کند. با توجه به سیستم نیمه یکپارچه باشگاهداری در ایران و قول زریبافان مبنی بر اینکه، باشگاههای صنعتی از قرارداد گزاف با ستارههای فوتبال ایران منع خواهند شد، جباری چارهای نخواهد داشت که با استقلال کنار بیاید مگر آنکه او به سیم آخر بزند و کلا با رقمی پایینتر به تیم دیگری برود و یا اینکه پیشنهاد یک تیم اماراتی را قبول کند. دیروز در آخرین لحظات باخبر شدیم که حضور جباری در یکی از باشگاههای ترکیه هم شایعهای بیش نیست.
آریهان به محض ورود به اولین تمرین پرسپولیس او را بهعنوان نقطه اتکایش در تیم برگزید و دنیزلی بهخاطرش چند بازیکن را اخراج کرد اما میتوان گفت بزرگترین اتفاق زمانی رقم خورد که کریم باقری دشمنی استیلی، مرزبان و حتی کاشانی را به جان خرید تا قطبی را در رسیدن به اهداف بلندپروازنهاش یاری کند.او در این فصل هم نقشی به این بزرگی ایفا خواهد کرد؟
افشین قطبی در پایان بازی پرسپولیس – صباباتری در حالی که از فرط خوشحالی سر از پا نمیشناخت با تمجید از کاپیتان تیمش لب به سخن گشود؛ «کریم نشان داد که میتواند مثل یک شیر 16 ساله بدود. او همچنین یک کاپیتان بزرگ برای پرسپولیس بود.» حرفهای قطبی چندان بیربط نبود. او در آن لحظات میدانست که کریم چه نقشی را در موفقیتش اجرا کرده است. چنین حجم اعتمادی موجب میشود تا به پررنگ و پرتاثیر بودن نقش کریم باقری در فصل جدید پی ببریم. در حالی که به واسطه شیوههای مدیریتی و البته عدمقطعیت در حرفهای مصطفوی، قرارداد بازیکنی مثل نیکبخت به یک معضل بزرگ میمانست. آقای کاپیتان در اظهارنظر جالبی خیال همه را راحت کرد: «نیکبخت پسر خوبی شده و حتی روی سکو هم صدایی از او نمیشنوید.»
داریوش مصطفوی اقتدار کاپیتان پرسپولیس را اینگونه برای همه مشخص کرد. او در مانیفستی که برای پرسپولیس فصل جدید طراحی کرده، میگوید: «باقری اسطوره و الگوی پرسپولیس است و همه بازیکنان باید از لحاظ فنی و اخلاقی از او تبعیت کنند.»
مصطفوی میگوید: «ما میخواهیم امسال از نظر فنی و اخلاقی بهترین تیم باشیم.» وصل کردن این دو جمله مصطفوی به یکدیگر نشان دهنده میزان اعتباری است که برای کریم باقری در نظر گرفته شده است اما گفتن این نکته هم ضروری است که این اولینبار است که در لیگبرتر حرفهای مدیرعامل، ایدئولوژی مشخصی را طراحی میکند. هرچند پیش از آن و در سالهای بسیار دور دکتر اکرامی و دکتر برومند در شاهین با بیان چنین جملاتی این اتفاق را بنیان گذاشته بودند. با تمام این اوصاف میتوان گفت نقشی که کریم باقری در این فصل از رقابتها ایفا خواهد کرد بهمراتب بیشتر از زمان آریهان، دنیزلی و حتی کاشانی – قطبی است.
فکر میکنم اگر با صباباتری بحث خودمان را شروع کنیم، بهتر باشد.
حضورتان در صباباتری با چراغ خاموش و بیسروصدا انجام شد.
بهواقع بحث صبا مربوط به حضور تیمسار ملاحی بهعنوان مدیرعامل باشگاه است. با توجه به حسن همکاری ما در ادوار گذشته، تیمسار به من پیشنهاد همکاری را داد که من به این خاطر نهایت تشکر را از ایشان دارم. من هم با توجه به شناختی که از بابت راحتی همکاری با ایشان داشتم، دعوت تیمسار را قبول کردم و از روز سهشنبه استارت همکاری با ایشان را زدم. متعاقب این دعوت در قم حاضر شدم و با مسئولان عالیرتبه در آنجا دیدار داشتم که استاندار قم با رهنمودهایشان ما را دلگرم کرد و پس از آن هم با مدیرکل تربیتبدنی و ریاست هیاتفوتبال دیدار کردم. از حضور آقای حاجیزاده بهعنوان معاونت سیاسی- امنیتی قم هم که خودشان از ورزشکاران قدیمی هستند باید نام برد. در کل راه را برای همکاری مناسب دیدم.
با توجه به اینکه مذاکرات شما با صبا علنی نبود، بعد از اعلام اسم شما بهعنوان سرمربی خیلیها عقیده داشتند که مسئولان باشگاه، گلمحمدی را دور زدند؟
یحیی سال گذشته هم در تیم صبا بهعنوان بازیکن مشغول کار بود. بنابه دلایلی چهار، پنج هفته آخر فصل بهخاطر مشکلاتی که دقیقا حضور ذهن ندارم، بهخاطر کسوتی که داشت و امکان جابهجایی مربی در باشگاه وجود نداشت، بنابر قانونی که در فوتبال است، بهعنوان کاپیتان تیم عهدهدار این مسئولیت شد تا چند بازی پایانی هم برگزار شود. من هم حدود چند روز پیش وقتی که قرار بود به تیم جدیدی بهغیر از صبا بروم، از او بهعنوان یک بازیکن دعوت به همکاری کردم، او هم با کمال میل قبول کرد. بعد از این جابهجایی و حضورم در صبا از ایشان خواستم تا بهعنوان بازیکن در خدمتش باشیم، او هم قبول کرد و روز چهارشنبه تمریناتش را با تیم شروع کرد.
با چه هدفی مسئولیت صبا را برعهده گرفتید؟
هدف ما در ابتدا بهدلیل حضور صبا در شهرستان قم بود، چون من دوستان بسیار خوبی در این شهرستان دارم که در راس همه مرجع تقلید من آقای خوانساری است که آرزوی طول عمر و سلامت را برای ایشان دارم، مردم شریف قم دلیل دوم من بودند که به عقیده من مستحق خدمت هستند. کار کردن در جوار حرم حضرت معصومه (س) هم که لطف ویژهای دارد. دلیل بعدی حضور این تیم در جام باشگاههای آسیاست که در قسمت اول صحبتهایم هم گفتم که با توجه به تجربه تیمسار و خودم در پاس در رقابتهای آسیایی تصورم این است که شرایط مناسبی را فراهم میکنیم.
پیش از آنکه به صبا بیایید، عقیده داشتید که این فصل به تیمی میروید که هدفش قهرمانی باشد؟
نه! نه! قول قهرمانی نمیدهم، چون که خیلی دیر شروع کردم، شاید اگر 20 روز زودتر تیم را گرفته بودم، خیلی قولها میدادم، اما در حالحاضر تنها سه هفته به شروع مسابقات مانده و تازه تیم ما فراخوان زده و برای آوردن بازیکن لیگبرتری و طراز اول دیر شده و ما بهطور ملموسی نسبت به رقبا از برنامه کاری عقب هستیم، اما ما هم در حالحاضر ناامید نیستیم. بازیکنان علاقهمند به همکاری را در فرصت باقیمانده جذب میکنیم، هرچند که باید اعتراف کنم خیلی از بازیکنان خوب من که سابقه همکاری با آنها را داشتم و میتوانستند به تیم من کمک کنند، متاسفانه همه جذب تیمهای دیگری شدند. حالا امیدوارم با داشتههای فعلی جای خالی آنها را پرکنیم و حضوری پرقدرت در لیگ داشته باشیم.
فصل گذشته هم بهخاطر اینکه خودتان تیم استقلال را نبسته بودید، به مشکل برخوردید، اما دوباره این تجربه را در صبا تکرار کردید.
به عقیده من این دو تجربه با هم کاملا متفاوت است. در حالحاضر اول فصل است و هنوز شخصیت تیم در هیچسویی شکل نگرفته و در درجه دوم در همین بازار باقیمانده نقل و انتقالات ما میتوانیم شرکتی مقتدرانه داشته باشیم ضمن اینکه میتوانم شکل فنی تیم را با همین پتانسیل با خواستههای خودم شکل دهم. شکل اولیهای را برای تیم ترسیم میکنم که دو شکل نشود. شرایط حضور سایر تیمها در تقابل با صبا هم کاملا شرایط کار را عوض میکند.
حالا که مربیگری در استقلال را تجربه کردید، همه تیمها با انگیزه مضاعفی مقابل تیم شما قرار میگیرند. مثل فصل گذشته قلعهنویی در مس.
شاید! ولی بههرحال این انگیزه با توجه به قهرمانی پاس در آسیا از سال 1993 بهواقع شروع شده بود. زمانی که ما تمام جامهای ممکن را فتح کرده بودیم. (میخندد...) حالا شاید این انگیزه مضاعف شده حضور در تیم استقلال تجربه خوبی بود که این انگیزه را در رقبا حس کنم. از اینکه در استقلال ضربه خوردم، نمیتوانم خوشحال باشم. طبیعی هم هست، اما از اینکه از دوست ضربه خوردم، خوشحالم. بههرحال ضربه دیدن از استقلال هم لطفی دارد. حیف از شرایطی که فراهم شد و موقعیتی که بهدست آمد، اما سودی عاید دو طرف نشد!
با این تفاسیر اگر به شب جشن معارفه شما در باشگاه استقلال برگردیم، چه تصمیمی میگیرید؟
اگر به آن شب برگردم هرگز از خانه بیرون نمیآیم! پشیمان نیستم از اینکه به استقلال آمدم! پشیمانم از اینکه در آن مقطع و با آن شرایط آمدم، شاید پسلرزه ضربهای که من از حضور غیرمتفکرانهام در استقلال خوردم، تا سالیان سال من را آزردهحال کند! ولی دورانی بود که گذشت، شیرین بود از این لحاظ که در کنار استقلال بودم و تلخ از این بابت که نتوانستم خواستههای طرفداران، مدیریت، اعضای هیاتمدیره و سایر دوستان را برآورده کنم، جا دارد که همینجا از اصغر حاجیلو و اعضای کادرفنی که در طول آن مدت همهگونه همکاری را با من داشتند، نهایت تشکر را داشته باشم.
فیروز کریمی با سروصدا و همراهان فراوانی به استقلال آمد، اما بعد از آن همیشه تصویر شما بهعنوان یک مربی تنها در ذهنها ماند؟
من در استقلال دوران مصدومیت را گذراندم. حنجرهام در شروع کار آزارم میداد. مشکلات داخلی اذیتم میکرد. بعد از آنها پارگی عضله پا من را آزرد. شاید علت نیمکتنشینی من این بود، اما اگر نگویم تنها بودم، جزو معدود مربیانی بودم که از رفتنم و جدا شدنم از استقلال خوشحال بودم! بهدلیل اینکه به این نتیجه رسیدم تیم میتواند بدون من راحتتر کار کند، یا جملهام را عوض کنم بگویم با احتساب اینکه حدس زدم اگر من جدا شوم، استقلال میتواند سرافراز شود. با کمال میل این کار را انجام دادم. هرچند که بهعنوان یک مربی فکر میکنم تنها کسی بودم که با ذوق به استقلال آمدم و با شوق سرافرازی استقلال هم این تیم را ترک کردم.
آقای قلعهنویی در یکی از مصاحبههایش پس از قهرمانی استقلال معتقد بود که به فیروز کریمی در تیم ظلم شده، چون او بدون آشنایی با جو استقلال به این تیم آمده؟
کاملا درست گفته! از لطف آقای قلعهنویی به هنگام برگشت و فتح جام تشکر میکنم. بهنظر من این جام با درایت ایشان برای استقلال حادث شد و خدا را شکر میکنم که مربی کاربلد و صاحبسبکی در صدر استقلال قرار گرفته. قلعهنویی جزو مفاخر فوتبال ایران است و ما باید قدر او را بدانیم. با نظریه ایشان موافق هستم، روزی که فیروز کریمی به استقلال آمد، شناخت کافی از شرایط کار در تیمی مثل استقلال را نداشت و شاید اگر یک روزی دوباره به استقلال برگردم، دچار این معضلات نشوم!
بازیکنانی مثل مجتبی جباری، فرهاد مجیدی، عباس آقایی و خیلی از کسانی که روزی شاگرد شما بودند، عقیده دارند که فیروز کریمی از لحاظ فنی بالاتر از مربیان داخلی است، اما او در استقلال نتیجه نمیگیرد، چرا؟
در استقلال تمرینات خوب و سطح بالایی انجام دادم. بچهها هم خیلی تلاش کردند در مقطعی که من در استقلال بودم. بچههای تیم ما خیلی مظلوم بودند. ما بهدلیل مقدرات زمانه مشمول بیمهری شدیم. یک مقدار هم مشکلات داوری روی کار ما تاثیر منفی گذاشت. مصدومیتهای عدیده در روند پیشرفت تیم تاثیر منفی گذاشت، اما کسانی که در تیم سالم مانده بودند، تمام تلاششان را کردند تا سختیها را پشتسر بگذارند. نحوه عدم نتیجهگیری در استقلال را به مقدرات واگذار میکنم. تقدیر و سرنوشت در استقلال به این سبک و سیاق بود، ما که راضی هستیم به رضای خدا و در نهایت هم بهعنوان کسی که در استقلال خدمت کرد، مراتب خوشنودی خودم را از فتح جام اعلام میکنم.
خیلیها عقیده داشتند که برخورد نظامی محور شما باعث شده تا کریمی در تیمی مثل استقلال نتیجه نگیرد؟
نه، نظم و دیسیپلین در تمام تیمهای من بوده. من شرایط درون زمینم هنگام تمرین و مصاحبه با شخصیت اجتماعیام کاملا متفاوت است. شاید دو شخصیت کاملا مجزا باشد، به عقیده من اعمال نظم و دیسیپلین نمیتواند باعث ناهنجاری در تیم باشد، چون در هر بازیکنی نظم و انضباط وجود دارد و این مساله در مورد تیمها کوچکترین تفاوتی نمیکند، اما با اینکه بچههای ما زمان حضور من در استقلال بهدلیل نظم و انضباط، بهترین تیم لیگ بودند ولی یک مقدار عدم نتیجهگیری باعث برداشتهای غیرمنطقی شد.
چقدر با این حرف موافقید که بازیکنان استقلال نخواستند کریمی نتیجه بگیرد؟
بازیکنان تمام تلاششان را کردند من نتیجه نگرفتن تیم را متعلق به مقدرات میدانم. ما خیلی بدشانسی آوردیم چون تکتک بچهها تلاش کردند. هرکس در جایگاه خودش موجودیاش را خرج کرد. تمام تلاشش را کرد و اگر مشکلی بوده هم از جانب بازیکنان نبوده!
بعد از جدایی از استقلال معتقد بودید که سلطان زمین هستید، اما از حاشیه هیچ سررشتهای ندارید؟
اتفاقا در مسائل حاشیهای شبان هستم. فیلم سلطان و شبان که یادتان هست. (میخندد...) من بهدلیل عدم اطلاع از مسائل حاشیهای چوب اصلی را از حاشیه خوردم. مسائل حاشیهای به ما در استقلال تحمیل شد که فرار از آن امکانپذیر نبود. به همین بسنده میکنم که اگر تجربه تقابل با حاشیه را داشتم، شاید این نتایج را کسب نمیکردم!
چقدر با باند بازیکنانی مثل مجیدی و قربانی یا جوسازی قلعهنویی برای بازگشت به استقلال در آن مقطع زمانی موافق هستید؟
من چنین مسالهای را قبول ندارم!
میتوانیم شکست شما در استقلال را سرآغازی در تحولی جدید در فیروز کریمی بدانیم؟
به لحاظ روحی تا یک مدت این مساله تاثیر منفی روی من گذاشت. کتمان نمیکنم که دوست نداشتم این تجربه تلخ را در استقلال داشته باشم. بعد از اینکه از استقلال جدا شدم، همیشه با خدای خودم راز و نیاز کردم که چرا من؟ و چرا استقلال؟ چرا استقلال من؟ چرا استقلال و من با هم؟ خیلی دلم سوخت! میدانید بعضی از صحبتها مطبوعاتی نیست، با دل است. وقتی که چیزی با دلت باشد، نمیتوانی آن را بازگو کنی. خیلی شبها غصه خوردم برای خودم و استقلال، بهنظر من روزگار به جفتمان جفا کرد. حق استقلال من این نبود! بیش از 20 سال زحمت کشیدم. زحمتی که اکثرا توام با افتخار و سرافرازی بود. دوست داشتم اگر قرار بود تنبیهی هم چرخ روزگار برایم در نظر گرفته بود، در این تیم نباشد، اما بههرحال تسلیم مقدرات هستم و معتقدم که خدا استحقاق بزرگی را در استقلال به من نداد.
چقدر به این مساله اعتقاد دارید که شاید زمان آن نرسیده بود؟
میدانم... شاید زمانش نبود. شاید هم کفایت و لیاقتش هنوز در ما حادث نشده بود، اما هرچه بود به پایان رسید و من برای استقلال با تمام فاکتورها و ممیزاتش آرزوی سرافرازی میکنم.
قبول دارید که فیروز کریمی با همان شوخطبعی همیشگیاش به استقلال آمد، اما به مرور زمان تغییر رویه داد؟
شاید بار مسئولیت مقابل میلیونها نفر دلسوخته روی من تاثیر منفی گذاشت. انصافا من یک آن خودم را از بار مسئولیت جدا نکردم. من در استقلال همیشه سعی کردم قبح باخت را همراه داشته باشم، شاید هم بیش از حد این مساله روی من تاثیر گذاشته بود.
تیمهای فیروز کریمی همیشه مقابل استقلال و پرسپولیس زیباترین نمایش را داشتند، این اتفاق در صبا هم تکرار میشود؟
مسلم است. خوشبختانه در سه، چهار هفته اول ما با هیچکدام از این تیمها بازی نداریم و این زمان به ما فرصت میدهد که زمانی را که پیش از فصل برای هماهنگی تیم نیاز داشتیم را پر کنیم و تاکتیک موردنظرمان را در صبا جا بیندازیم. بهغیر از نتایج بازی، قول ارائه بازیهای زیبا را به شما نوید میدهم.
این نوعی حاضریخوری است که رایج میشود و البته کاملاً ضدفرهنگ است. مطمئن باشید با چنین انتقالهایی بازهم استعدادهای منطقه شکوفا نمیشود.
یک تیم با مجموعهای از بازیکنان حرفهای وارد یک شهرستان میشود. این انتقال مکانی است و هیچ جنبه دیگری ندارد. در حقیقت انتقال فرهنگی صورت نمیگیرد.
افرادی که از نفوذ خودشان استفاده میکنند تا تیمها را از تهران خارج کنند به دنبال چیزی هستند که برای آن زحمتی نکشیدهاند و میخواهند یک مجموعه آماده را به خدمت بگیرند.موضوع دیگر جنبه سختافزاری است.
باید پرسید که این استانها و شهرستانها آیا حقیقتاً از نظر امکانات، محل اسکان تیمهای میهمان، استادیوم و دیگر شرایط لازم، توان پذیرایی از تیمهای لیگبرتری را دارند؟ من با قاطعیت میگویم خیر.
اگر همدان را مثال میزنند، باید بگویم پاس یک مجموعه پرافتخار و حرفهای بود. یک باشگاه کامل که به یک تیم تبدیل شد. پاس ابتدا یک تیم بود اما با یک ورزشگاه زیبا و مدرن با یک مجموعه کامل اداری و ورزشی، یک خبرگزاری و یک روزنامه به یک باشگاه بینظیر در فوتبال ایران تبدیل شد.
حالا پاس در همدان طرفدارانی دارد اما مردم این شهر و دوستداران این تیم از کسب رتبه پنجم رقابتهای لیگ خوشحال هستند. آیا پاس در اندازههای واقعی خودش ظاهر شده؟
بحث من، مردم و استان نیست اما نمیتوان به این انتقالها، عنوان محرومیتزدایی اطلاق کرد.
اقدام سازمان ورزش در ساخت یک ورزشگاه ?? هزار نفری در استان سیستان کمک به محرومیتزدایی است اما انتقالهای اخیر چوب حراجی است که به فوتبال تهران زدهاند.
نگاه من کاملاً ورزشی است، اما آقایانی که تصمیمگیرنده هستند حتماً نوع دیگری به این موضوع مینگرند. من بهعنوان یک معلم فوتبال که سالها با این رشته زندگی کردهام، مخالفم و فکر میکنم این انتقالها در عمل پس زده میشوند.
اینکه براساس چه تفکر و نیازی چنین انتقالهایی صورت گرفته برای من روشن نیست، چون اطلاعاتی بیش از آنچه در رسانهها منتشر میشود ندارم اما تاکید میکنم که این اتفاق از دو وجه اجرایی و فرهنگی به سود فوتبال کشور نیست.
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
مجیدی،روانخواه و بیک زاده با استقلال تمدید کردند
مبلغ قراردادهای داخلی پرسپولیس لو رفت
درگیری مایلیکهن و قلعهنویی
وینگادا: اگر نامهای نوشتهام به مردم نشان دهید
عابدزاده باز هم با خبرنگاران درگیر شد
خوردبین از لیدرهای باشگاه پرسپولیس شکایت کرد
تمرین پرسپولیس با طعم درگیری و تهدید
نیکبخت: هنوز هم سرم را برای پیروانی میدهم
مؤمنی: حرفهای مایلی کهن درباره دوپینگ واقعیت دارد
تقی پور محروم شد
میرقربانی: میخواهم با پرسپولیس قهرمان شوم
بوناچیچ سرمربی فولاد خوزستان شد
میرقربانی با پرسپولیس قرارداد داخلی بست
خوانده راموس: رائول برترین بازیکن ما است
[همه عناوین(1852)][عناوین آرشیوشده]